نگاهی به مجریان زن موفق تلویزیون درگذشت «آرت ایوانز» بازیگر فیلم جان سخت رونمایی از مجموعه‌کتاب‌های «کی؟ چی؟ کجا؟» خاطره عجیب «محمد شیری» از مرگ برادرش + ویدئو فیلم قاتل وحشی، ساخته حمید نعمت‌الله به جشنواره فجر می‌رود؟ برنامه کنسرت خوانندگان پاپ در زمستان ۱۴۰۳ بهنوش طباطبایی و حامد بهداد با «گیس» به جشنواره فجر می‌روند ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم
سرخط خبرها

نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، طغیان‌گر مثل یاغی‌ها

  • کد خبر: ۶۲۵۵۸
  • ۱۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۰:۳۱
  • ۱۹
نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، طغیان‌گر مثل یاغی‌ها
بهتر است پیش از هرچیز با دو احتمال به پایان سریال «قورباغه» –یا سیر داستانی رسیدن به آن- نگاه کنیم. برخی از نتایج ما برای سیر شخصیت‌پردازی «رامین» در هرکدام از این دو احتمال یکسان خواهد بود، اما آیا با پر کردن قسمت‌های حذف‌شده احتمالی به یک منطق کلی برای پایان قابل‌قبول تنها بازمانده جنگ بقا در داستان هومن سیدی خواهیم رسید؟
کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - بهتر است پیش از هرچیز با دو احتمال به پایان سریال «قورباغه» –یا سیر داستانی رسیدن به آن- نگاه کنیم: یک احتمال این است که قسمت پانزدهم، پایان فصل اول و نتیجه سانسوری اساسی بوده است و احتمال دوم این که قسمت پانزدهم را پایان کل سریال بدانیم. برخی از نتایج ما برای سیر شخصیت‌پردازی «رامین» در هرکدام از این دو احتمال یکسان خواهد بود، اما آیا با پر کردن قسمت‌های حذف‌شده احتمالی به یک منطق کلی برای پایان قابل قبول تنها بازمانده جنگ بقا در داستان هومن سیدی خواهیم رسید؟
 
Ø هشدار: ادامه مطلب بخش زیادی از اتفاقات و داستان سریال را فاش می‌کند Ø
 
نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، گردنکش مثل یاغی‌ها
 

حرکت سیدی به‌سمت ساخت یک راوی غیرقابل اعتماد برای داستان و مهم‌تر از آن برای مخاطب در قسمت هشتم و نهم تقریبا کامل شده بود و پیش از این‌بار‌ها گفته‌ام که این حرکت پیش از آنکه از مونولوگ‌های پرابهام و قصارگونه «رامین» قوت گرفته باشد از زاویه دید روایت نیرو می‌گرفت. آنچه در ابتدا و انتهای هر قسمت از زبان «رامین» می‌شنیدیم فقط برای آگاه‌شدن از عطش سیری‌ناپذیر او برای رسیدن به پوچی انتهای راه بود؛ دیدن این حقیقت که او را همین افکار به جلو می‌رانند. اگر در قسمت چهارم فهمیدیم که بخشی از شبکه‌های ارتباطی ذهن «رامین» و کل روایت «قورباغه» مشغول وصل‌کردن گذشته و آینده هستند در قسمت پایانی متوجه شدیم که بخشی دیگر از این شبکه‌ها درگیر جابه‌جایی واقعیت با حقیقت یا واقعیت با داستان بوده‌اند ولو ناقص و بی‌پشتوانه؛ اما در همین قسمت مدار گردان این ارتباط‌ها آن‌قدر از دور خارج شدند که عملا بخش زیادی از پایه‌های شخصیتی رامین فرو ریخت، و فرو ریختن آن‌ها با انهدام خط داستانی فاصله‌ای ندارند. بعد از مرگ نوری جا گرفتن توهم او در شاخه‌های ذهنی رامین بسیار سریع و بدون منطق اتفاق می‌افتد؛ این یا به دلیل چیرگی پست‌مدرنیستی راوی‌های یاغی بر حاکمیت نویسنده است یا به‌خاطر تیشه‌هایی که سانسور بر ریشه شخصیت چندبعدی و پیچیده رامین وارد کرده‌اند. باید مخاطب سفر متهورانه و انتحاری «رامین» به عمق مافیای تایلند و رفتنش تا ته جهنم را به یک شکلی بر ماندن او در ایران و رفتن پی شمس‌آبادی و تنش استراتژیک آن‌ها ترجیح دهد که نمی‌دهد؛ باید سیطره توهم نوری‌شدن برای «رامین» بیش از چندنمای ذهنی می‌بود که نبود، باید شتاب روایت به‌نحوی پرت‌شدن احمقانه حواس رامین از گیاه را توجیه می‌کرد که نکرد.
 
 
نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، گردنکش مثل یاغی‌ها
 

در بررسی دو قسمت هشتم و نهم گفتم که «سیدی در «قورباغه» مخاطب را درگیر یک مک‌گافین بزرگ و چند مک‌گافین فرعی کرده است.» داستان «قورباغه» آن‌قدر مک‌گافین جزئی و درهم‌تنیده داشت که حواس مخاطب خیلی درگیر پیداکردن اصل موضوع نشود. با حذف «سروش» و «لیلا» و «نوری» فقط شخصیت‌هایی باقی ماندند که به‌دنبال مک‌گافین بزرگ و اصلی سریال بودند. اگر فصل دومی برای «قورباغه» در کار نباشد عملا سیدی با خارج‌کردن شمس‌آبادی از مرکز توجه‌ها راه ساده و سهل‌انگارانه‌ای را برای نشان‌دادن کم‌اهمیت‌بودن مک‌گافین اصلی سریالش («گیاه قورباغه») و پر اهمیت‌جلوده‌دادن وجوه شخصیتی کاراکتر «رامین» انتخاب کرده است؛ مگر اینکه این‌طور نتیجه بگیریم سیدی می‌خواسته کاراکتر «شمس‌آبادی» را – که اتفاقا خودش نقشش را بازی می‌کند- عامدانه یک مک‌گافین یا عنصری بی‌اهمیت جلوه دهد! چند نمای پیش‌گویانه در پایان هر قسمت که لابه‌لای تیتراژ پایانی می‌آمد برای قسمت آخر خودآگاه یا ناخودآگاه به عنصری معلق بین «نشان‌دادن پایان داستان شمس‌آبادی و آباد» و «نشان‌دادن ادامه داستان در فصل بعد» نگه می‌دارد.
 
نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، گردنکش مثل یاغی‌ها
 
صحنه نهایی سریال به‌درستی قاعده شکست یا خنثی‌شدن مک‌گافین را اجرا می‌کند: رامین برای «هیچ» تلاش می‌کرده است و این جزوی از شخصیت بی‌باک و جسور و طغیان‌گر اوست؛ خب فلسفه مک‌گافین همین است که تا جایی پیش برود و معلق نگهمان دارد که متوجه شویم مثلا سه شخصیت اصلی داستان – «نوری» و «رامین» و «شمس‌آبادی» - شخصیت‌های عجیب‌و‌غریبی نیستند و هرکدام نقطه‌ضعف‌هایی دارند؛ نقطه‌ضعف «نوری»، «لیلا» بود که عامل مرگش شد؛ نقطه‌ضعف «لیلا»، «شمس‌آبادی» بود که باعث مرگش شد؛ آیا برهمین اساس باید بگوییم نقطه‌ضعف «رامین»، «خودش» بود که دلیل مرگش شد؟ مطرح‌شدن همین یک سؤال در ذهن مخاطب برای کارگردان، یک بازی دو سر بُرد بوده است، چون او فضای معلق سریال را حتی پیش از انتشار اولین قسمت آغاز کرده بود؛ آن‌هم با انتشار نخستین‌تصویری که از سریال دیدیم: ارجاعی مستقیم و پنهان به آخرین ثانیه‌های سریال؛ جایی که مشخص نیست جسم معلق «رامین» جلوِ دست‌های «نوری» در حال افتادن است یا بلند شدن؟ این تصویر را در هیچ کجای سریال پیدا نمی‌کنید.
 
 
نگاهی به قسمت آخر سریال «قورباغه» | معلق مثل رامین، طغیان‌گر مثل یاغی‌ها
 
 
آیا همان‌طور که در بررسی قسمت دهم و یازدهم گفتم «رامین» با تظاهر به وظیفه‌شناسی و وفاداری و خویشتن‌داری –سه چیزی که لازمه بقای یک شخصیت در جهان داستانی هومن سیدی است و البته لایق داشتن نفس شیطان- به جهنم مرگ رسیده است یا این سه ویژگی اساسی نوری در او حلول می‌کند و او را دوباره در فصل بعدی می‌ایستاند؟ همین بازیگوشی سیدی در معلق‌نگه‌داشتن پایان داستان مثل بیشتر اتفاقات آن، به قول محسن ظهرابی، منتقد، «هر چه که نباشد سرآغاز یک دوران است.» بخوانیم متن کوتاه ظهرابی را برای پایان سریال «قورباغه»:
 
«گیر و گور‌های پیرنگ، شخصیت‌های گاهی کم‌هوش و بازی‌های گاهی نه‌پخته‌اش به کنار، آدم‌های قورباغه عطش سیری‌ناپذیری به پیش‌رفتن و زندگی‌کردن و عبور از خط قرمز‌ها دارند. عطشی که سلیقه فیلم‌سازش هم هست. هومن سیدی درست یا غلط، طبق اصول یا خارج از قاعده علیه پیش از خود شوریده است. مخاطبی که قورباغه دیده را دیگر نمی‌شود با پایتخت و شهرزاد سرگرم کرد. لااقل این نسل جوان‌تر سرش با آن قصه‌های عهد بوق گرم نمی‌شود. برای من یکی در شرایط فعلی و با توجه به تولیدات فعلی فرقی نمی‌کند قورباغه‌ها از آسمان مگنولیا* بر سر سکانس پایانی سریال ریخته یا فلان میزانسن شبیه به فلان فیلم کیم جی وون باشد یا نباشد، اصالتی وجود داشته باشد یا نه (که فکر می‌کنم نه و مگر در کارنامه چندتا از فیلم‌سازانمان اصالت می‌بینیم؟)؛ مهم این است که این ۱۵ قسمت نسخه‌ کامل‌تری از گذشتگان نیست و چه اتفاق مبارکی! قورباغه سرآغاز دوران یاغی‌هاست. یاغیانی که یحتمل دل پری از قبلی‌ها دارند. حالا که جاده باز شده است کاش سر و کله‌ فیلم‌نامه‌های بهتر هم پیدا شود.»

*اشاره به سکانس معروف بارش قورباغه در فیلم «مگنولیا» ساخته پل توماس اندرسون
 
نظر شما درباره قسمت آخر سریال «قورباغه» چیست؟ در قسمت «نظرات» برایمان بنویسید.
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سجا
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۱
11
15
سلام قسمت اخر گنگ وپوچی وبه هیج جا نرسیدن دراون معلوم بود به نظرم فینال خوبی برای فیلم به این خوبی نبود
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۴:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
د
مجید
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
5
9
سریال خوبی بود ولی پایان باز در قسنت آخر ذهن دنباله جو مخاطب را به بن بست رساند که انتظار میرفت پایانی بهتر داشته باشد مگر اینکه در فصلی جدید سرانجام مخاطب های سریال مشخص شود
مهدی
Germany
۱۴:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
2
13
سلام
در این سریال در کنار قشنگیاش فراز و فرود هم داشتیم اما قسمت آخر فرود سنگینی داشت و زیبا از آب در نیومد.
کاش برای قسمت پایانی فکر بهتری میشد تا ماندگارتر میشد.
با اینحال خداقوت به هومن و نوید و صابر و بقیه.
لذت بردیم از سریال.
Kiyan
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
تا حدی موافقم...
درواقع تنها دلیلی که قسمت آخر خیلی عالی نبود بخاطر کار های اشتباه رامین بود اما اونم به دلیل اینکه به ما نشون بده چقدر قورباغه رو میخاد که حاضره رگشو واسش بزنه...
ناشناس
France
۲۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
22
6
سریال بیش از اندازه خشن وبی پروا و بصورت جنون آمیزی آدم می‌کشت این همه ترویج خشونت نه برای نسل حاضر نه دیگران خوشایند نبود سریال نه درسی داشت ونه موردی که بیننده را به فکر کردن وادار
Kiyan
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
دوست عزیز سریال ها حتما نباید درسی داشته باشن. تازه اگر هم بخایم دقت کنیم خیلی درس داشت... حداقل بیشتر از سریال هایی مثل دل و امثالشون.
تازه خشونتش هم واقعی هست... اینجور اتفاقا هر روز داره تو ایران می افته.
ناصر
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۳
5
6
اگر فصل دو نداشته باشه هزاران سوال بی جواب مانده یا اقای سیدی خواسته اخر فیلم بیننده خودش با دید خودش ب پایان برسونه و ب قول گفتن ی سریالی ک واسه اولین بار قرار بیننده اخر فیلم تو فکر خودش ب پایان برسونه و شروع چنین تفکری را استارت زده باشه ک تفاوت با تمام فیلمها و سریال ها باشه اگه فصل دو نداشته باشه یا قطعا چنین کاری کرده یا واقعا من ب شخصه اگه قرار باشه فصل دو نداشته باشه ب عنوان ی بیننده پشیمونم ک دنبال دیدن این سریال بودم چون توقع نداشتم ب این صورت تموم بشه امیدوارم فصل دوم داشته باشه ولا غیر من پشیمونم از دیدنش .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۳
2
6
خیلی عالی بود ولی از آخرین قسمتش هیچی نفهمیدیم
Kiyan
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
1
3
واقعا تشکر میکنم از سایت عالیتون.
خیلی مطالب خوبی رو به اشتراک می گذارید.
من خودم خیلی دوست دارم که رامین مرده باشه اما فکر نکنم بمیره چون قبلا از دوتا گلوله و خون ریزی نمرده بود و الان اردشیر هم حتما برای کمک اونجا رو ترک کرد.
در واقع اصلی ترین شخصیت ها که رامین، نوری و لیلا بودن که همشون مردن نشون میده که سریال چقد عالیه
جوری که شخصیت های اصلی میمیرن و داستان میره سمت شخصیت هایی مثل آباد و شمس آبادی خیلی جالبه چون ایران معمولا سریال هایی مثل قورباغه نداره و مردم همیشه از سریال هایی مثل دل و مانکن بیشتر استقبال میکنن...
سارا
France
۱۱:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۰
1
2
اگه دقت کنید این فیلم آخرش آنچه خواهید دید داشت پس چطور ممکنه تموم شده باشه،
محمود
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۰
0
4
اگه درپایان قسمت چهاردهم فیلم تموم میشد بیشتر راضی بودم تا قسمت پانزدهم
قسمت پانزدهم فقط به نظر میرسه پرخرج ترین قسمت سریال بود که مفهوم خاصی رو نتونست به مخاطب القا کنه و پر از ضعف بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۱
0
0
اگر سریال رو بسازند شاید بشه درمورد فیلم بیشتر نظر داد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۹
0
0
تنها سریالی بود ک خیلی دنبالش میکردم واسم جذاب بود همشون بازی خوبی کردن ،از شروع تا پایان فیلم کاستی نداشت نسبت ب سریالهای مزخرفی مثل سریال دل و.سیاوش ک البته تنها نقش صابر سریالو ببینده کرده ،سریال قورباغه عالی بود،واقعن دم هومن سیدی گرم ی فیلم متفاوت دیدیم بلخره
سمیه
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۰
0
0
عالی بود عالی . فقط قسمت اخر خیلی مورد پسند نبود. از نظر بازیگری هم همه نمونه بودن
یلدا
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۶
0
0
سریال خوبی بود ولی آخرش زد حال شد
Reza
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
0
اتفاقا قسمت اخرش پر از مفهوم بود رامین تا اخرین لحظه حس قدرت طلبی ک داشت راحتش نزاشت و بخاطرش مرد فیلم محشری بود بازم عالی بود مث همیشه کار هومن سیدی
نرگس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۱
0
0
خیلی خوب بود. فقط کاش فصل بعد هم داشت. کاش نوری تو فیلم نمیمرد ک از فیلم حذف بشه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۲۳
0
0
دوستان عزیز اگه حواستون به فیلم باشه نوری به بادیگاردش سیامک نسبت به همه اعتماد داشت
و توی ویلا بهش گفت حواست به همه چیز باشه
اگه توجه کرده باشین بعد از تاثیر سم روی نوری و خیره شدن به سیامک
سیامک نگاه به پشت میکنه تا ببینه قایق افراد شمس آبادی دارن میان و با سر به نوری اشاره میده
قسمت 14 رو دوباره با دقت ببینید
نوری نمرده دوستان

رامین هم زندست
موقعیکه فامیل فرانک داشت سوار وانت میشد شیشه رو از پشت شکست اومد داخل ماشین
اگه میخواست فقط خودش سوار بشه خو از در راننده وارد میشد
پس نتیجه میگیریم رامین رو سوار وانت کرده از پشت بعد اومد پشت فرمون ماشین
در مسیر حرکت ماشین باربند یا همون توری روی ماشین پشت وانت رو نشون نمیداد تا ببیننده یه رگه های از زنده بودن رامین رو ببینه
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->